سالهای متمادی است که سلطه دلار بر اقتصاد جهانی سایه افکنده و بسیاری از معادلههای اقتصادی وابسته به آن است؛ به نحوی دلار سهم ۴۴ درصدی از کل کل گردشهای مالی ارزهای جهان را به خود اختصاص داده است. این درحالی است که ارز بعدی در این شاخص، یعنی یورو، با سهم ۱۶ درصدی فاصله زیادی نسبت به دلار دارد. در ضمن تقریبا ۴۷ درصد از کل تبادلات تجاری دنیا با دلار صورت گرفته و ۶۲ درصد از ذخایر ارز خارجی کشورهای جهان و مخصوصا بانک مرکزی آنها به این ارز اختصاص دارد. با وجود انکارناپذیری سلطه دلار بر اقتصاد جهانی، فرضیه پایان حکومت دلار به گوش میرسد؛ فرضیهای که احتمال امکان نزول تدریجی قدرت دلار و جایگزینی ارزهای بین المللی دیگر را بررسی میکند.
احتمال داده میشود که در بلندمدت اقتصاد جهان تغییر کند. براین اساس محتملترین سناریو این است که از ارز دلار به همراه چند ارز دیگر مانند یوآن چین و یورو بهعنوان ارز بینالمللی استفاده شود.
میثم رادپور ضمن اشاره به این نکته که چهره نظام پولی بینالمللی بهخصوص بعد از بحران اقتصادی در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی تغییر کرده است، گفت: «قسمتی از دلایل این مسئله، تغییر قوانین و مقررات و قسمت دیگر مربوط به سیاستهایی بود که بانکهای مرکزی در دنیا اتخاذ کردند؛ به نحوی که بانک مرکزی آمریکا پول زیادی را چاپ کرد و پایه پولی این کشور افزایش یافت. بهعنوان مثال بعد از بحران سال ۲۰۰۸ میلادی، ۳.۶ تریلیون دلار به پایه پولی آمریکا اضافه شد.»
این تحلیلگر مسائل اقتصادی در مورد فرضیه پایان حکومت دلار توضیح داد: «علاوه بر بانک مرکزی آمریکا، سایر بانکهای مرکزی، چنین سیاستهای انبساطی را در پیش گرفته و برخلاف آنچه پیش از آن عمل میکردند، ملاحظات خود و سیاستهای محافظهکارانه در چاپ پول را کنار گذاشتند.»
رادپور با اشاره به حجم زیاد چاپ پول توسط بانک مرکزی آمریکا در بحران کرونا، افزود: «چاپ پول به خودی خود ارزشی خلق نمیکند. زمانی که تولید هر کالایی افزایش یابد، ارزش آن کم میشود و این اتفاق برای دلار هم افتاد. چنین سیاستهایی پایان حکومت دلار را نزدیک میکند. در آمریکا در طول ۱۲ سال گذشته نرخ بهره بسیار کاهش پیدا کرده و این نشان میدهد ارزش پول کاهش یافته؛ اما هنوز آثار تورمی خود را به جا نگذاشته است. به نظر میرسد اقتصاد آمریکا و دنیا به مرور وارد دوره تورمی خواهند شد.»
این کارشناس اقتصادی در مورد وضعیت پایان حکومت دلار خاطرنشان شد: «با وجود اینکه دلار به عنوان ارز ذخیره در کشورهای زیادی موردقبول واقع شده و درصد زیادی از تجارت دنیا با آن انجام میشود، اگر ثباتی نداشته باشد جهان به این نتیجه خواهد رسید که به ارزهای دیگر به عنوان ارز ذخیره روی آورد و بر ارزشمندی آن حساب باز کند.»
تورم اقتصاد آمریکا را تهدید خواهد کرد
میثم رادپور اقتصاد آمریکا را در معرض تهدیدهای تورمی دانست و دلیل آن را هم از نظر تئوری پایین بودن نرخ بهره و سیاستهای پولی بودجهای انبساطی عنوان کرد و در این باره گفت: «در صورت ورود اقتصاد آمریکا به دوره تورمی و جدیتر شدن کاهش ارزش دلار آمریکا نسبت به ارزهای دیگر کشورها، امکان دارد به تدریج و طی سالهای آینده جایگاه دلار در نظام پول بینالمللی ضعیف شود. اکنون شواهدی دال بر این موضوع و به تبع آن پایان حکومت دلار وجود دارد اما کافی نیست. ما در این خصوص از روند بلندمدتی صحبت میکنیم.»
وی دلار را تشکیل دهنده بخش مهمی از نظام پولی بانکی در دنیا خواند و توضیح داد: «کسبوکارها، شرکتهای بینالمللی و تولیدکنندگان در دنیا خودشان را با این ارز تطبیق میدهند و بخشی از داراییهایشان به ارز دلار است که در واقع وسیلهای برای حفظ ارزش این داراییها محسوب میشود. علاوه بر این دولتها هم بخش مهمی از ذخایر خود را به دلار اختصاص دادهاند.»
رادپور ضمن تاکید بر این که سقوط دلار، عامل بروز تورم در کشورهاست گفت: «اگر دنیا تورم فراگیری را تجربه کند، نه تنها دلار بلکه فیات مانی (پول فاقد ارزش ذاتی) هم زیر سؤال میرود. در این صورت چنین احتمالی وجود دارد که کشورها به سراغ فلزات گرانبها بروند و پول را با پشتوانه طلا ذخیره کنند. اگر جهان روایی دلار ضعیف شود و در عین حال دیگر ارزها در نظام پولی بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشند، احتمالا در اقتصاد جهانی بعد از پایان حکومت دلار سبد متنوعتری از ارزهایی چون یوآن چین و یا یورو خواهیم داشت.»
وی با اشاره به تغییر رژیم ارزی توسط چین تصریح کرد: «قبل از این دولت چین تلاش میکرد که ارزش یوآن را در مقابل ارزهای دیگر در سطح پایینی نگه دارد تا به این ترتیب صادرات خود را تقویت کند؛ اما در حال حاضر به نظر میرسد تصمیمات دیگری اتخاذ کرده و به عنوان مثال اجازه داده شرکتهای آمریکایی که خدمات پرداخت بینالمللی میدهند مانند شرکتهای ویزا یا مستر، از بانک مرکزی چین ویزا دریافت کنند. این اقدام نشان دهنده فاصله گرفتن تدریجی چین از موضع قبلی خود است.»
اقتصاد آمریکا وابسته به چاپ پول است
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که از آنجایی که دلار ارز ذخیرهای و ارز مداخلهای در کشورهاست، آیا تکانههای سیاسی مالی آمریکا بر دنیا تاثیری خواهد داشت یا خیر؟ پاسخ داد: «بله این اتفاق قبلا رخ داده است. آمریکا بیشتر از آنکه ارزشی خلق کند، از دنیا بهره گرفته است. ایالات متحده با توجه به نفوذ بالای دلار و خریداران زیاد آن در این سالها توانست از دنیا بهرهکشی کند اما این وضعیت همیشگی نیست و پایان حکومت دلار نزدیک است.»
رادپور افزود: «آمریکا در بحران کرونا و بحران سال ۲۰۰۸ میلادی با وجود جهان روایی دلار، توانست قسمتی از مشکلات اقتصادی کشورش را به کشورهای دیگر منتقل کند. اگر به تدریج جهان روایی دلار مستهلک، خاصیت آن کمرنگتر و پایان حکومت دلار نزدیک شود، در آن زمان باید دید اقتصاد آمریکا چه چیزی در چنته دارد که آن را به جهان عرضه کند.»
وی با بیان این که اقتصاد آمریکا به چاپ پول اعتیاد پیدا کرده ادامه داد: «آمریکا در سالهای گذشته به علت جهان روایی دلار توانست اقتصاد خود را حفظ کند. اما اگر دلار در بلندمدت تضعیف شود، مسائل اقتصادی این کشور هم جدیتر میشود و چاپ پول نمیتواند راهکار اساسی برای حل این مشکل باشد.»
رادپور در پایان اظهار داشت: «آمریکای کنونی، آمریکای دهه ۶۰ میلادی نیست، چرا که رقبای اقتصادی پیدا کرده است. ترازنامه بانک مرکزی آمریکا از سال ۲۰۰۷ تا امروز ۸ برابر شده و مشخصا نشان دهنده مشکل داشتن این اقتصاد است. زمانی که اقتصاد برای رفع مشکل از راهکارهایی استفاده میکند که خالق ارزش نیستند، مسائل از طریق پولی شدن حل میشود اما ادامه این وضعیت برای بلندمدت محال است.»